اگر بمیرم از این انتظار، می آیی ؟
برای دیدن سنگ مزار ، می آیی ؟
منم ، همان که به یادت قرار می گیرم
و دل خوشم که تو هم بی قرار می آیی !
شکار کرده دلم را هوای دیدارت
بگو که با من زخمی کنار می آیی
هنوز منتظر لنگه کفش شیشه ای ام!
برای بردن من ، ای سوار، می آیی؟
بگو بگو که پس از این مسیر طولانی
تویی که از دل گرد و غبار می آیی
خدا کند که نمیرد امید در عاشق...
دلم خوش است که این نوبهار می آیی...
«مرضیه خدیر»
دلانه:
مثلا نیمه شبی
خواب نیاید به چشَت
پشت هم بغض کنی
تا شب "تو "، صبح شود...
تازه شاید" تو" بفهمی که چه دردی دارم
من به اندازه ی این بغض "تو" را دوست دارم
[ جمعه دوازدهم خرداد ۱۳۹۶ ] [ ۱۱:۴۴ ق.ظ ] [ غزلک ] [ ]
غزلك(یک جرعه غزل، دریا دریا دلتنگی)...برچسب : نویسنده : qazalak88o بازدید : 69